کد مطلب:321360 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

جواب دیگری در این مورد
در اخبار آل محمد (ع) در ذیل آیه ی اولی فرموده اند از محقرات ذنوب بپرهیزید كه بگوئید گناه می كنم و استغفار می كنم كه خداوند فرموده ان تك مثقال حبة من خردل الایة و مقصود مصنف همان مضامین باطله ای است كه در ذیل آیه ی سابقه گفت و جواب او گفته شد و اما این كه گفته مؤید این بیان یومئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لا جان مقصود او این است چون اصل سخن در عطوفت و مهربانی میرزا حسینعلی است كه نسبت به خلق اظهار می كند و تصریح كرد به این كه خلق مختلف الطبایع را متحد كرد و زود باشد كه این اتحاد احاطه به همه زمین بكند و غرضش این است كه همه ی مردم مؤمن می شوند به او و خداوند هم به ایشان لطف می كند چنان كه ان الله لطیف خبیر فرموده حالا خوشحال شده است كه مؤید برای این مطلب دست آورده و می گوید خداوند فرموده یومئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لا جان اما خداوند چشم و عقل او را گرفته كه آیه ی بعد را هم نوشته كه در همین جا بطلان مقصود او را برساند كه فرموده است یعرف المجرمون بسیماهم فیؤخذ بالنواصی و الأقدام و باید از اخبار اهل بیت سلام الله تفسیر هر دو آیه معلوم شود تا فساد مذهب او ظاهر گردد پس در برهان روایت كرده است از میسر كه گفت شنیدم از ابی الحسن رضا (ع) كه می فرمود دیده نمی شود از شما در آتش دو نفر نه والله و نه یك نفر عرض كرد این مطلب در كجای كتاب خداست جواب نفرمود تا مدتی گذشت و میسر گفت كه روزی در طواف با آن حضرت بودم یك مرتبه فرمود ای میسر اذن داده شد به من كه جواب تو را بگویم از فلان مسئله كه سؤال كردی عرض كردم آن مطلب در كجای كتاب خداست فرمود در سوره ی الرحمن قول خدای عزوجل فیومئذ لا یسئل عن ذنبه منكم انس و لا جان عرض كردم در آیه منكم نیست فرمود به درستی كه اول كسی كه آن را تغییر داد ابن اروی بود و این به جهت این بود كه حجت بود آیه بر او و بر اصحاب او و اگر در آیه منكم نباشد هر آینه ساقط می شود عقاب خدای عزوجل از خلق و وقتی كه سؤال كرده نشد از ذنبش انسی و نه جان و از علی بن ابراهیم نیز از معصوم (ع) كه فرموده است منكم یعنی از شیعه و بعد شرح فرمود كه هر كه ولایت امیرالمؤمنین (ع) و برائت از اعداء او را داشته باشد و حلال او را حلال بداند و حرام او را حرام بداند بعد داخل بشود در ذنوب و توبه نكند در دنیا عذاب كرده می شود بر آنها در برزخ و بیرون می آید روز قیامت و نیست از برای او ذنبی كه سوال كرده بشود از آن در روز قیامت عرض می كنم پس مشاهده كن كه آیه اصلش چه بوده است و مراد چیست و مصنف چگونه به ظاهر او مغرور شده و دلیل
دست آورده كه حكم سیف برداشته می شود و همه خلق مستحق عطوفت می شوند و بالاخره متحد می شوند آیه بعد را ملاحظه كن كه فرموده یعرف المجرمون بسیماهم تا آخر و در چند حدیث در برهان وارد شده كه خداوند خالق خلق است و محتاج نیست كه كسی را به سیمای او بشناسد ولی مراد از این آیه این است كه قائم آل محمد (ع) مجرم را به سیمای او می شناسد و آن ها را می گیرد به نواصی و اقدام و می زند به شمشیر عرض می كنم قائم این جماعت مجرم را نشناخت ابدا و كرورها مجرم از شمشیر او معاف بودند و ابدا اعتنا به او نداشتند بلكه یك طایفه مجرمین كه جرم آن ها بسیار است همان ها بودند كه نصرت او را كردند و او نشناخت ولی قائم آل محمد (ع) شناخت و از پرده ی غیب دست دراز كرد و آنها را به قتل رسانید و اگر فضل خداوندشامل شود و ظهور فرماید نسبت به عموم مجرمین چنین خواهد كرد و سیدالشهداء (ع) و امیرالمؤمنین (ع) و پیغمبر خدا (ص) هم كه رجعت فرمایند نسبت به عموم مجرمین از احیاء و راجعین چنین خواهند كرد و اگر این سخنان واقعیت ندارد خلقت جهنم هم لغو خواهد بود زیرا كه به اعتقاد تو همه خوب می شوند و اما آیه قل اللهم تا آخر مقصودش همان تأویل به رایی است كه اول اشاره كرده و بعد هم تصریح می كند كه این ظهور حاكم در اختلافات است و رافع آنها و در این مقام دو آیه از بعد از آیه قل اللهم عرض می كنم تا بدانی كه مقصود از حكم در اختلافات چیست خداوند می فرماید ولو ان للذین ظلموا ما فی الأرض جمیعا و مثله معه لافتدوا به من سوء العذاب یوم القیمة و بدالهم من الله ما لم یكونوا یحتسبون و بدالهم سیئات ما كسبوا و حاق بهم ما كانوا به لیستهزؤن یعنی و اگر جمیع آن چه در زمین هست و مثل آن با آن مال ظالمین باشد هر آینه آن را فدا می دهند از بدی عذاب در روز قیامت و ظاهر شود از برای ایشان از خداوند آنچه گمان نمی كردند و ظاهر شود از برای ایشان سیئات آنچه كسب كردند و احاطه كند به ایشان آنچه به آن استهزاء می كردند یعنی جهنم حال ملاحظه كن كه مراد خداوند از حكم در اختلاف چیست و این جماعت چه تأویلات فاسده می كنند و در اول همین سوره زمر است الا له الدین الخالص والذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی ان الله یحكم بینهم فیما هم فیه یختلفون ان الله لا یهدی من هو كاذب كفار و در برهان از حضرت صادق (ع) روایت كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود كه خدای تبارك و تعالی می آورد روز قیامت به هر چیزی كه عبادت كرده می شود از دون او از شمس و قمر و غیر ذلك بعد سؤال می كند هر انسانی را از آنچه عبادت می كرده پس می گوید هر كه عبادت غیر او را كرده كه ای پرورنده ما ما عبادت نمی كردیم آنها را مگر به جهت زیادتی تقرب به سوی تو فرمود پس خداوند تبارك و تعالی به ملائكه می فرماید كه بخوانید آنها را و هر چه عبادت می كردند به سوی آتش مگر آن كسان كه استثنا كرده ام كه آنها از آتش دورند مراد از كسانی كه استثناء
شده اند و مثل ملائكه اند و حضرت عیسی (ع) كه خلق آنها را عبادت كردند ولی داخل آتش نمی شوند چنان كه در حدیث شریف در ذیل آیه ی شریفه ان الذین سبق لهم منا الحسنی اولئك عنها مبعد و وارد شده خلاصه كه حكم خداوند و آنچه اختلاف می كنند به این قاعده است نه این كه رفع اختلاف می شود و باز مصنف به این قناعت نكرده و گفته است در همه جای قرآن است كه اختلاف عالم و نفاق امم را جمال قدم و مظهر اسم اعظم برمی دارد و جمیع امور راجع به حضرت مكلم طور است و از توریة و انجیل از قبل ذكر شد و كیف تكفرون بالله و كنتم امواتا فاحیاكم ثم یمیتكم ثم یحییكم ثم الیه ترجعون قال الذین لا یعلمون مثل قولهم فالله یحكم بینهم یوم القیمة فیما كانوا فیه یختلفون هل ینظرون الا ان یأتیهم الله فی ظلل من الغمام و الملئكة و قضی الامر و الی الله ترجع الامور ربنا انك جامع الناس لیوم لا ریب فیه ان الله لا یخلف المیعاد ولكن لیبلوكم فیما اتاكم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعكم فینبئكم فیما كنتم تختلفون قل لمن ما فی السموات و الأرض قل لله كتب علی نفسه الرحمة لیجمعنكم الی یوم القیمة لا ریب فیه الذین خسروا انفسهم فهم لا یؤمنون كذلك زینا لكل امة عملهم ثم الی الله مرجعهم فینبئهم بما كانوا یعملون ان فی ذلك لایة لمن خاف عذاب الاخرة ذلك یوم مجموع له الناس و ذلك یوم مشهود و ما نؤخرهم الا لاجل معدود یوم یأت لا تكلم نفس الا باذنه فمنهم شقی و سعید تبارك الذی له ملك السموات والأرض و ما بینهما و عنده علم الساعة و الیه ترجعون یوم یبعثهم الله جمیعا فینبئهم بما عملوا احصاه الله و نسوه والله علی كل شئ شهید.